سرخط خبرها

قله ای باشکوه با دره هایی عمیق | نظر چند تن از اهالی ادبیات درباره نقش شبکه های اجتماعی در توسعه و فراگیری ادبیات

  • کد خبر: ۲۲۰۶۲۳
  • ۱۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۳
قله ای باشکوه با دره هایی عمیق | نظر چند تن از اهالی ادبیات درباره نقش شبکه های اجتماعی در توسعه و فراگیری ادبیات
تفکیک فضای مجازی و به بیان دقیق‌تر شبکه‌های اجتماعی، از ادبیات و همه متعلقاتش، در دوره و زمانه کنونی به نظر چندان ممکن نیست.

مریم محبی | شهرآرانیوز؛ روزگاری که اگر بخواهیم کتاب بخوانیم یا گوش بدهیم به آن متوسل می‌شویم. اگر بخواهیم گپ بزنیم و سخنی بگوییم، می‌توانیم علاوه بر گفتگو و تماس شفاهی به چت و تایپ کردن روی بیاوریم.

یا اگر به دنبال آموزش و کسب اطلاعات در یکی از زمینه‌های ادبی باشیم، می‌توانیم به منابع فراوانی که به وسیله کارشناسان و متخصصان فراهم شده است رجوع کنیم یا دست کم مقدمات آشنایی یا بهره بردن حضوری آن را فراهم کنیم و اصلا هم تفاوتی نمی‌کند از کدام نقطه دنیا می‌خواهیم به کدام نقطه دیگر در سراسر این هستی متصل شویم.

 به همه این‌ها اضافه کنید وقت گذراندن و چرخیدن در شبکه‌های اجتماعی که تولید محتوای ادبی دارد و با بریده‌های کتاب و تک بیت‌هایی ناب یا اشعار جعلی و مطالب غیرموثق، برای یک گشت وگذار ادبی به ما خوراک می‌دهد و این میان، چه بحث‌ها که بر سر نگارش صحیح و دستور زبان فارسی و املای واژگان و درست یا نادرست بودن آن‌ها نیز صورت می‌گیرد. واقعیت این است که زبان و ادبیات فارسی به شدت با شبکه‌های اجتماعی آمیخته شده است و این آمیزش، هم می‌تواند بستری باشد برای بهره بردن و شناساندن زبان و ادبیات فارسی، و هم می‌تواند محلی باشد که به این میراث گرانبها ضربه‌های مهلکی وارد می‌کند.

اینکه نقش شبکه‌های اجتماعی در توسعه و فراگیری ادبیات چیست، دغدغه‌ای است که ما برای صحبت پیرامون آن به سراغ سه تن از اهالی ادبیات شهر و کشورمان رفتیم. حمزه خوشبخت، نویسنده و قصه گوی اهل جنوب، عمار کاریزی و علی سمرقندی، از شاعران جوان شهرمان که هم با ادبیات دمخورند و هم به فراخور مسیر ادبی که در پیش گرفته اند از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند.

ادبیات باید بتواند نقش گفت وگومحور خود را ایفا کند

حمزه خوشبخت را با سفر و قصه هایش می‌شناسیم. او هر کجا پا می‌گذارد کوله بار کتاب‌ها و قصه هایش را برای کوچک و بزرگ می‌گشاید و هم داستان‌ می‌خواند و هم کتاب معرفی می‌کند. حمزه از طریق صفحه شخصی اش در اینستاگرام زمان و مکان اجرای برنامه هایش را برای مخاطبانش به اشتراک می‌گذارد و در همین اثنا با مخاطبانش گفتگو می‌کند. 

او که در گذر از سرزمین قصه‌ها بار‌ها به مشهد آمده درباره کارکرد شبکه‌های اجتماعی در ادبیات به ما می‌گوید: «باید قبل از هرچیز به یک مسئله مهم توجه کنیم؛ به ادبیات و نقش آن در زیستن آدم ها. ادبیات چه کاری انجام می‌دهد؟ یک گفت وگوی بدون قضاوت را پیشنهاد می‌کند. انگار صدایی است برای زیستن. نکته‌ای که البته مستلزم این است که همه بتوانند حرف بزنند. 

چیزی که به ذات دعوت به گفتگو می‌کند، اگر یک طرف آن طرد شود، کنار گذاشته شود یا به آن اجازه صحبت داده نشود، از ذات و ماهیت نقش آفرین خود بیرون می‌رود. پس در ابتدا باید ادبیات را به ماهیت خود برگردانیم. مثلا وقتی از داستان نویسی حرف می‌زنیم از چه گونه و جنس ادبیات داریم صحبت می‌کنیم؟

داستان نویسی یعنی کشف و نشان دادن آدمی و آدمی را به این جهان اضافه کردن. باید این نقش را به ادبیات بازگردانیم. به این معنا که باید آگاه باشیم وقتی از ادبیات صحبت می‌کنیم یعنی داریم از یک شیوه گفتگو و حضور اجتماعی حرف می‌زنیم. این اولین مسئله است، یعنی ادبیات بتواند نقش گفت وگومحور خود را که ذات اوست ایفا کند. بدون هرگونه قضاوت‌های بیرونی و جرح و تعدیل و قیچی کردن.»

شبکه‌های اجتماعی، پلی برای گفت وگوی بدون قضاوت

اما شبکه‌های اجتماعی کجای قصه است؟ حمزه خوشبخت می‌گوید: «بعد از درک این نکته می‌توانیم به کارکرد چیزی به اسم شبکه‌های اجتماعی برگردیم. شبکه‌هایی در فضای مجازی که انگار دعوتی است به فضای واقعی.

بنابراین، نقش شبکه‌های اجتماعی در گسترش ادبیات این گونه تعریف می‌شود که باید پلی باشد برای گفتگو در جهانی واقعی و درک گفت وگوی بدون قضاوت. این شبکه‌ها می‌توانند ما را در جهان واقعی به کتاب‌ها وصل کنند. لازمه این اتفاق چیست؟ به روز بودن، همپای تحولات پیش رفتن، شناخت وضعیت اجتماعی و آدم‌ها و گفت وگوهایشان. اگر چنین شود، می‌توانیم به نقش شبکه‌های اجتماعی پی ببریم. ابزاری که در پیشروی به سمت یک گفت وگوی بدون قضاوت، بدون تعیین جنسیت و شناسنامه، یعنی چیزی که ذات ادبیات است، بسیار مهم و تأثیرگذار است.»

داستان زیرنویس بدون غلط آن فیلم!

عمار کاریزی، شاعر جوان مشهدی است که یکی از راه‌های ارتباطش با مخاطبان، صفحه شخصی اش در اینستاگرام است. جایی که گاهی سروده‌های قدیم و جدیدش را در آن به اشتراک می‌گذارد و گاهی ویدئوکلیپ‌های کوتاه یا خوانش‌های مختلف از سروده‌هایی که مخاطبانش برای او ارسال کرده اند.

او که شعر و زندگی اش به هم آمیخته شده است، هرگاه پای تخته و سر کلاس درس نیز حاضر می‌شود تا برای دانشجویانش از برق و الکترونیک بگوید، همان اولِ کار یک بیت شعر روی تخته می‌نویسد و چند دقیقه برایش توضیح می‌دهد و در همین اثنا، باز گریزی می‌زند به چند بیت دیگر تا بعد با خیال راحت برود سراغ اصل مطلب. 

این شاعر و استاد دانشگاه که تا کنون اشعارش را در سه مجموعه شعر با عنوان‌های «لکنت»، «محرمانه» و «میخانِقاه» منتشر کرده است، برای گفتن تجربه خود در این باره، چند خاطره کوتاه برایمان نقل می‌کند و در انتها یک نتیجه گیری هم می‌کند: «یک: چندی پیش صداپیشه عزیزی یکی از شعر‌های مرا دکلمه کرده بود و برای آن ویدئویی ساخته بود که در آن، قسمتی از املای شعر مرا به سهو اشتباه نگاشته بود. 

اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم واژه «مرهم» را به شکل «مرحم» نوشته و منتشر کرده بود. دو: در کانال رسمی یکی از دانشگاه‌هایی که در آن تدریس می‌کنم، اطلاعیه‌ای منتشر شده بود که فقط در یک پاراگراف آن سه اشتباه فاحش دیده می‌شد. مثلاً واژه «توجیه» را «توجیح» و واژه «قالب» را «غالب» نگاشته بودند و از نظر دستوری هم مفعول جمله را دو بار آورده بودند. سه: در کلاس‌های درس به اقتضای شرایط شعر‌هایی می‌خوانم و شاگردان هم گاهی شعر‌هایی می‌خوانند. 

به راحتی می‌توان فهمید اغلب شعر‌هایی که دانشجویان و دانش آموزان می‌خوانند شعر‌هایی است که در ویدئو‌های فضای مجازی همه گیر شده است. چهار: شبی در کنار دوستان فیلمی خارجی را از وب سایتی که اتفاقاً بدون مجوز هم فعالیت می‌کند دانلود کردیم تا به اتفاق آن را ببینیم.

ازقضا زیرنویس فیلم کاملا صحیح و بدون اشتباه نوشته شده بود. حتی نیم فاصله‌ها و نکات ریز نگارشی هم در آن زیرنویس رعایت شده بود. آن قدر ذوق زده بودم که در طول فیلم بار‌ها به دوستانم گفتم: «چه زیرنویس خوبی!»

او در انتهای صحبت هایش می‌گوید: «بعد از آن شب تا مدت‌ها به این فکر می‌کردم که چه خوب می‌شد اگر همه دوستانی که در فضای مجازی فعالیت می‌کنند و افرادی که زیرنویس فیلم‌ها را می‌نویسند، به وسیله نهاد یا سازمانی آموزش ببینند، یا حداقل آن صفحه‌هایی که مخاطب زیادی دارند شناسایی شوند و آموزش ببینند. این قبیل کار‌ها برای نهاد‌های دولتی با آن همه عرض و طول و عمق و ارتفاع کار سختی نیست.»

شبکه‌های اجتماعی فضای نقد اثر ادبی و ارتقای آن را فراهم کرده است

علی سمرقندی، از شاعران دهه هشتادی شهرمان که مدت هاست با شعر و ادبیات دمخور است و تمرکز بیشترش روی شعر انقلاب است، معتقد است اغلب آدم‌ها دچار فضای مجازی هستند و از آن استفاده می‌کنند و فضای مجازی نقش پررنگی در ارتباط بین آدم‌ها دارد. 

او می‌گوید می‌توانیم یک نگاه کلی به ادبیات داشته باشیم. اینکه آیا ادبیات هنر است؟ آیا این هنر زبانی است؟ و آیا این هنر زبانی شفاهی است یا مکتوب؟ و ادامه می‌دهد: «فضای مجازی از هر دو جنبه شفاهی و مکتوب بودن ادبیات و ادبیت از آن برخوردار است؛ یعنی هم از منظر تولید محتوا‌هایی که به صورت صوت است و هم آن دسته که به شکل مکتوب یا چت کردن و نوشتن اتفاق می‌افتد.» اما به طور قطع می‌توان به این موضوع به صورت جزئی‌تر نگاه کرد. این شاعر جوان می‌گوید ادبیات حوزه‌های مختلفی، چون شعر و داستان و نمایشنامه و ... دارد. 

همچنین استفاده از کلمه‌ها و چت کردن‌ها در حوزه خود ادبیات قرار می‌گیرد. او که در حوزه شعر و شاعری فعالیت می‌کند و یک کتاب هم با نام «مردگانی» منتشر کرده است، به ما می‌گوید: «درباره شعر و با توجه به اینکه مردم ایران شعردوست و هنردوست هستند، فکر می‌کنم کمتر کسی است که عضو یکی از شبکه‌های اجتماعی و کانال‌های آن نباشد که محتوایش را شعر و متن‌های ادبی تشکیل می‌دهد. شبکه‌های اجتماعی برای عام و ارتباط برقرار کردن آن‌ها با ادبیات، تولید محتوا می‌کند و به این منظور، از شعر و داستان بهره می‌برد.

 صفحات مجازی و کانال‌های شاعران و هنرمندان معاصر می‌خواهد مخاطب داشته باشد. درواقع از این طریق می‌خواهد با مخاطب ارتباط برقرار کند و به این نکته پی ببرد که شعرش در سطح جامعه به چه میزان شنیده می‌شود. علاوه بر این، از این طریق ارتباطی بین مخاطب ادبیات با تولیدکننده اثر فراهم می‌شود و فضایی شکل می‌گیرد تا مخاطب اگر نقدی داشته باشد برای صاحب اثر بفرستد و موجب ارتقای اثر شود.»

ماجرای همیشگی هکسره و ابیات و ادبیات جعلی

اما آیا این صحبت‌ها همه آنچه هست که فضای مجازی در اختیار ادبیات قرار می‌دهد؟ سمرقندی می‌گوید هرجا که قله‌ای وجود دارد، دره‌ای نیز هست. او درباره نقاط ضعف این ماجرا نیز برای ما می‌گوید: «یکی از آسیب‌های این اتفاق، ادبیات جعلی است. به عنوان مثال، هستند افرادی که برای دیده شدن متنی که در صفحات و کانال‌های خود قرار می‌دهند، یک بیت شعر یا متنی می‌نویسد و آن را به یک شاعر یا نویسنده معروف مثل سعدی یا صادق هدایت یا حسین پناهی نسبت می‌دهد. مخاطب حرفه‌ای ادبیات می‌داند این بیت متعلق به شاعر ذکرشده نیست، اما مردم به عنوان مخاطب عام ادبیات را دنبال می‌کنند نه تخصصی.

 نکته منفی دیگر، افول رعایت نگارشی است که در شکل و شمایل مختلف نمود پیدا می‌کند. یک نمونه رایج آن رعایت کردن یا نکردن هکسره است و نمونه‌ای دیگر، اختلاط زبان کتابی با زبان محاوره یا غلط‌های املایی که وجود دارد. طرف می‌خواهد بنویسد من و تو، اما می‌نویسد من و طُ. این اتفاق ناخودآگاه به ادبیات و زبان فارسی آسیب می‌رساند.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->